رمان عاشقانه پل و مریم

ساخت وبلاگ
<a href='http://romankhan.niloblog.com/p/666/'>رمان</a> عاشقانه پل و مریم

رمان عاشقانه

اگر عمر دوباره داشتم مى کوشیدم اشتباهات بیشترى مرتکب شوم. همه
چیز را آسان مى گرفتم. از آنچه در عمر اولم بودم  ابله تر می شدم. فقط
شمارى اندک از رویدادهاى جهان را جدى می گرفتم. اهمیت کمترى به
بهداشت می دادم.

رمان عاشقانه

به مسافرت بیشتر می رفتم. از کوههاى بیشترى بالا می رفتم
و در رودخانه هاى بیشترى شنا می کردم. بستنى بیشتر می خوردم و اسفناج
کمتر. مشکلات واقعى بیشترى مى داشتم و مشکلات واهى کمترى. آخر،
ببینید، من از آن آدمهایى بوده ام که بسیار محتاطانه و خیلى عاقلانه
زندگی کرده ام. ساعت به ساعت، روز به روز. اوه، البته من هم لحظات
سرخوشى داشت هام. اما اگر عمر دوباره داشتم از این لحظاتِ خوشى بیشتر
می داشتم….

من هرگز جایى بدون یک دماسنج، یک شیشه داروى قرقره، یک
پالتوى بارانى و یک چتر نجات نمى روم. اگر عمر دوباره داشتم، سبک تر
سفر می کردم.
اگر عمر دوباره داشتم، وقتِ بهار زودتر پا برهنه راه می رفتم و وقتِ خزان
دیرتر به این لذت خاتمه می دادم. از مدرسه بیشتر جیم مى شدم. گلوله هاى
کاغذى بیشترى به معلم هایم پرتاب مى کردم. سگهاى بیشترى به خانه
می آوردم. دیرتر به رختخواب مى رفتم و می خوابیدم. بیشتر عاشق می شدم.
به ماهیگیرى بیشتر می رفتم. پایکوبى و دست افشانى بیشتر می کردم. سوار
چرخ و فلک بیشتر مى شدم. به سیرک بیشتر می رفتم.
در روزگارى که تقریبًا همگان وقت و عمرشان را وقفِ بررسى وخامت
اوضاع می کنند، من بر پا مى شدم و به ستایش سهل و آسانتر گرفتن اوضاع می پرداختم
زیرا من با ویل دورانت موافقم که می گوید: شادی از خرد عاقل تر است.
اگر عمر دوباره داشتم، گل مینا از چمنزارها بیشتر می چیدم. پایان

رمان

نظرات -
  • نویسنده : admin
  • بازدید : 2بار
  • انتشار : جمعه - 11:6

رمان | دانلود رمان جدید | رمان98...
ما را در سایت رمان | دانلود رمان جدید | رمان98 دنبال می کنید

برچسب : رمان عاشقانه پلیسی,رمان عاشقانه پلیسی جدید,رمان عاشقانه پليسي,رمان عاشقانه پلیسی برای موبایل,رمان عاشقانه پلیسی طنز,رمان عاشقانه پلیسی pdf,رمان عاشقانه پلیسی برای کامپیوتر,رمان عاشقانه پلیسی خارجی,رمان عاشقانه پلیسی کلکلی,رمان عاشقانه پلیسی صحنه دار, نویسنده : کاوه محمدزادگان romankhan بازدید : 376 تاريخ : جمعه 2 مهر 1395 ساعت: 16:16